قرآن دوباره به زبان مازندرانی ترجمه شد ولی این بار به صورت منظوم

ترجمه منظوم قرآن با زبان محلی را از چه زمانی شروع کردید؟
ترجمه منظوم محلی قرآن را از سال 73-1372 آغاز کردم و اولین انگیزه را ریاست محترم وقت اداره کل ارشاد اسلامی استان و معاون فرهنگی وی ساداتی و صبا در من به وجود آوردند و خواستند است تا به مناسبت بعثت رسول گرامی اسلام (ص) مقاله یا مطلبی به گویش محلی بنویسم. بهعلت حضور ذهن قبلی که از آیه دوم سوره جمعه- که در باب بعثت رسول اکرم(ص) است- داشتم، بر آن شدم تا خود را بیازمایم و این آیه را به صورت شعر به زبان مازندرانی ارائه کنم؛ و همین آیه سرآغاز مبارک این کار شد که با اقبال عمومی و بسیار قابل توجه روبهرو شد.
آیا تاکنون در زبان محلی مازندرانی ترجمه منظوم قرآن صورت گرفته و آیا اصولاً چنین امری در سایر زبانهای محلی و گویشهای بومی سابقه داشته است؟
تاکنون در زمینه ترجمه منظوم قرآن نه تنها در استان مازندران هیچ کاری صورت نگرفته، بلکه در گویشها و زبانهای محلی سایر مناطق کشور نیز کاری صورت نگرفته است. تنها سالها پیش شنیدم که چند تن به تنظیم مجموعهای از قرآن به نظمفارسی پرداختهاند.
تاکنون چند جزء یا چند سوره را از قرآن به صورت منظوم ترجمه کردهاید؟
مدتها به علت عدم پشتیبانی مفید از سوی مسؤولان استان، کار ترجمه دچار وقفهای نسبی شد. اخیراً با همکاری مرکز پژوهش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران و همچنین ابراز علاقه و حمایت مدیرکل اداره ارشاد اسلامی استان و معاونت فرهنگی این اداره (بزرگنیا و جاودانی) توانستهام جزء سیام قرآنرا به صورت جدی و مستمر بهنظم درآورم که البته این بخش از منظومه در حال حاضر به جهت اینکه کارشناسان دفتر پژوهشاداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان به تصحیح و غلطگیری آن مشغولند، وقفهای در روند تنظیم بهوجود آورده است.
به هر حال امید که خزان عدم تشویق و حمایت خیلی زود فرا نرسد و همچنان در بهاری باطراوت به کاشت نهال عشق و ارادت در فرهنگستان قرآن مجید که گلستانی پرگل و عطرآگیناست، همچنان ادامه کار دهم و این کار را به پایان برسانم.
برای انجام ترجمه منظوم خود از همکاری علما، اندیشمندان و روحانیون برجسته کشور نیز بهره گرفتهاید؟
بله! از زمان آغاز کار، از رهنمودها و حمایتهای مرحوم حجتالاسلام هادی روحانی نماینده اسبق ولیفقیه در استان برخوردار شدم و تا زمانی که در قید حیات بودند از محضرشان بهره بردم و در ادامه از محضر بزرگانی چون حضرت آیتالله صالحی مازندرانی، علامه استاد جوادی آملی و همچنین علامه حسنحسنزاده آملی و سایر علما و اندیشمندان برخوردار شدم.
از ترجمه منظوم قرآن به زبان محلی مازندرانی چه هدفی دارید؟
افزونی ارزش و اعتبار فرهنگ پربار مازندران. مسلماً به این طریق فرهنگ غنی مازندران همیشه سبز و همیشه سرفراز به ارزش معنوی و مقامی افزون از گذشته و حال نائل خواهد شد.
چرا که فرهنگ هر قوم اگر آمیخته به وجوه ارزشمند آیات الهیقرآن مجید شود، جاودانگی مضاعف مدال افتخاری برایش خواهد شد، ضمن اینکه ارتباط سهل و آسانی را بین عاشقان و طالبان علوم قرآنی از اقشار مختلف روستایی با احکام، اصول و رهنمودهای کلام حق باعث خواهد شد. در واقع هدف اصلی از اینکار ترویج و اشاعه فرهنگ قرآنی در دل روستاییان مازنی خداجو و خداپرست است.
این ترجمه چه تأثیری بر روی فرهنگ و آداب و رسوم محلی مازندران خواهد داشت؟
مسلماً این کار تأثیر بسزایی دارد، زیرا آشنایی با فرهنگ قرآنیبه هر صورت که ممکن باشد، گام مؤثری است در جهت شناخت خود و خدا و محیط اطراف و از حریم عالی به مقام متعالی پرواز کردن. اگر ترجمه منظوم محلی قرآن مورد لطف خدای رحمان واقع شود و مورد عنایت مسؤولان دلسوز، حامیان قرآن و عاشقان فرهنگ بومی و قرآنی قرار گیرد، با افتخار میتوان گفت یکی ازکتابهای معتبر در زمینه علوم قرآنی و خصوصاً در بخش فرهنگ بومی خواهد بود.
مطالعه این کتاب شور و شوق قرآن خوانی را نزد روستاییان افزایش داده و مسلماً مورد پسند و حمایت گروه کثیری از عاشقان و طالبان کوی دوست قرار خواهد گرفت.
عشق و علاقه مردم خوب مازندران به اشعار محلی زبانزد همگان است، بدین معنی که وقتی کسی شعر را بخواند و معنی را دریابد، به فکر میافتد تطبیق بدهد و دریابد که موضوع و متن اصلیاز چه منبع و مأخذی گرفته شده و اینجاست که به سراغ قرآن مجید میرود و آیاتی را که به صورت شعر مرور کرده، قرائت میکند و چون معنی آیات تلاوت شده را دقیقاً میفهمد و میداند، در نتیجه قرآن را بهتر درک میکند و به حمایت حق دل خوش کرده و به اطاعت خالصانهتری همت میگمارد.
اگر انسان در آگاهی اقدام به عملی شایسته و انسانی کند، پاداش نیکوتری عایدش میشود و چنین است حال آنان که قرآن را میخوانند و ترجمهاش را دقیقاً با جان و دل میفهمند.
کار ترجمه شما به صورت گروهی انجام میشود یا شخصاً به انجام آن اشتغال دارید؟
انجام این کار فردی است. تاکنون هیچ کس با من همکارینداشته و فقط اخیراً همانطور که ذکر شد، مرکز پژوهش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، همکاری نسبی را با من شروع کرده که در همین اندک حمایت نیز، هزاران مانع و مشکل بر سر راه است.
چه مشکلات و موانعی در کار ترجمه منظوم قرآن بر سر راه شما قرار دارد؟
ابتدا باید به چند انتقاد بیمایه، خشک و دور از تفکر سازنده و سالم، از سوی برخی افراد اشاره کنم که به شنیدهها و مشاهدات ظاهری اکتفا کرده و در برابر هر عملی، عکسالعمل منفی نشان میدهند. از جمله اینکه قرآن نباید به شعر ترجمه شود، چراکه بوی کفر میدهد. آنها معتقدند ترجمه قرآن باید از طریق عالمان مصلح و شناختهشده و فقهای اهل فضل و دانش انجام شود و میگویند آیات قرآنی اگر به صورت شعر درآید به شرک آلوده میشود و مقام قرآن به حد شعر تنزل پیدا میکند. زیرا دشمنان اسلام پیغمبراکرم(ص) را شاعری در خود فرو رفته میپنداشتند و اینحرکت، تأیید اندیشه آنان است. از همه مهمتر اینکه ترجمه محلیقرآن شایستگی ارتباط بشر با خالق را کمرنگ و بیمحتوا و کمارزش خواهد کرد و استدلالشان این است که دعا و نیایش و قرائت و فهم قرآن تنها باید به زبان عربی انجام شود و... و صدها دلیل دیگر میآورند که شعر معروف مولانا در خصوص موسی و شبان را در خاطر زنده میکند.
این عده در نظر نمیگیرند که اکثر روستاییان با گویش محلیخود، بهصورت ساده و صمیمی تمام دعاها و نیازهای خود را از خداوند طلب میکنند و خواستههایشان برآورده هم میشود. اعم از آنکه دعایشان به نظم یا به نثر باشد. حال اگر قرآن که مجموعهایاز اصول اجتماعی، فرهنگی و ارزشی است به گویش محلی ترجمه و بیان شود، کجای کار دچار عیب میشود؟! خدای رحمان و رحیم از انسانها فهم مطالب و درک صحیح موضوعات و آیات قرآن را خواهان است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر